فرهاد حرفهایی را با شهرزاد مطرح میکند، در حالی که شهرزاد ظاهراً ازدواج با قباد را قبول کرده است…
در پی وساطت بزرگ آقا، فرهاد نجات پیدا میکند. ولی حالا بزرگ آقا خواستهٔ دیگری دارد…
داستان عشق شهرزاد و فرهاد در حالی آغاز میشود که فرهاد اسیر یک بازی سیاسی شده و در آستانهٔ اعدام است…
به فرمان بزرگ آقا عده ای به قتل می رسند.در این بین بابک و مریم.........
در حالی که کمکم رابطهٔ شهرزاد و قباد بهتر میشود، شیرین پس از ۳ ماه، از سفر باز میگردد و…
عروسی قباد و شهرزاد، راز ناگفتهٔ هاشم را برای فرهاد بازگو میكند. قباد در پی اجرای دستور بزرگ آقا میرود…
شهرزاد و فرهاد برای ماه عسل به اصفهان میروند. خواهر بزرگاقا نیز به تهران آمده و مشغول رسیدگی به امور خانواده میشود.
شهرزاد و فرهاد با واقعیت خواستگاری بزرگ آقا از شهرزاد روبرو شده و در تلاشند عشق قدیمیشان را باز گردانند. در این بین، قباد از تصمیمهای اتخاذ شده رضایت دارد…
فرهاد تلاش میکند همه را برای ازدواج نکردن قباد و شهرزاد متقاعد کند، ولی…
قباد به دیدار شهرزاد می رود ولی با پاسخ تند شهرزاد مواجه می شود. بابک به مریم پیشنهاد ازدواج می دهد و از او پاسخ صریحی می خواهد ولی....
جمشید که از دست سیمین عصبانی است، در پی حرفهای شهرزاد ایست قلبی کرده و روانهٔ بیمارستان میشود. قباد از وضع موجود کلافه است و…
اسباب عروسی شهرزاد و فرهاد فراهم می شود. قباد موضوع را می فهمد و با شیرین و حتی بزرگ آقا در گیر می شود. در این میان....
شیرین دوباره خواب گردی می کند ولی این بار خواب گردی او پیامد بدی به همراه دارد. شهرزاد برای آینده ی زندگی خودش و قباد تصمیمات تازه ای گرفته است..
شهرزاد برای دیدن فرزندش "امید" به منزل بزرگ آقا می رود ولی...
زندگی قباد و شهرزاد در حالی آغاز میشود که فرهاد در تلاش است تا سر و سامانی به زندگی خود بدهد.
بزرگ آقا تصمیم می گیرد با تنظیم وصیت نامه ای جدید و دیدار با شهرزاد تصمیمات جدیدی برای قباد، شهرزاد و شیرین بگیرد. تا اینکه...
بالاخره به دستور بزرگ آقا صیغه ی طلاق بین شهرزاد و قباد جاری می شود. جمشید خودش را باعث و بانی بدبختی دخترش می داند...